تقدیم به تو که یادت در ذهنم،عشقت در قلبم و عطر مهربانیت در تمام وجودم است
و بدان که زیباترین لحظه هایم در کنار تو بودن است.
عشق پاک
هوای دست هایت . . .
من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها ....
می خواهم با تو سخن بگویم ؛
می خواهم باز چهره ات را از نزدیک ببینم
با همان لبخند زیبای خاص خودت ....
می خواهم خیره شوم در چشم هایت
سال ها و دهه ها ....
محو نگاه تو شوم بی خیال از گذر زمان
می خواهم باز دستانت را بگیرم ،
تا سردی این روزهای دستانم را
گرمای دستان تو پر کند ....
انگشتان مان مثل گذشته ها
آنقدر محکم در هم قفل و تنیده شوند
که گویی تا ابد یکی شده اند و جدا ناشدنی ....
اصلا می خواهم ؛
هر چه انتهایش به اسم تو و عشق تو ختم می شود
امشب هم شعرهایم ناتمام ماندند ،
باز اسیر دلتنگی ات شدم من ....
کاش مثل همیشه ،
دوباره خواب مرا به رویای با تو بودن برساند ....
پی نوشت:
_____________________________________________
1. این روزهایم پر شده از دلتنگی و انتظار ، مدام صفحه ات را چک می کنم که دوباره بیایی دوباره صدایت را بشنوم یا تصویرت را ببینم تا شاید برای لحظاتی هم که شده این دل زبان نفهم آرام بگیرد ، آخر روزی هزار بار تو را طلب می کند تو بگو چه کارش کنم ....؟ فقط این را بگویم که بی تو به هیچ صراطی مستقیم نیست ....
2. امروز فایل همه اس ام اس هامون رو به لپتاپ هم منتقل کردم تا هم بکاپی ازش داشته باشم و هم راحت تر بتونم بخونمش .... بیشتر از ۷ هزار تا اس ام اس شده بود !! راستش رو بخواهی هنوز هم ناخودآگاه هر روز بارها و بارها گوشی رو چک می کنم به خیال اینکه شاید اس ام اس اومده باشه اما بعد یادم می افته ....... و دلم میگیره که اون روزها چقدر خوب بود امیدوارم که دوباره برگردند ، آخه طاقت من داره به سر میاد دلم دوباره اون روزها رو میخواد ....
3. وقتی اس ام اس هامون رو میخوندم ، اس ام اس هایی که تمامشون رو از پیام اول از همون نگاه اول و روزهای اول هنوز دارم ، دلم گرفت از قول و قرارهایی که با هم گذاشتیم از چیزایی که گفته بودی از اون روزای خوش که گذاشتیم راحت خرابش کنند از همه و همه .... این روزها کارم شده خوندن این هفت هزار و اندی پیامی که تو این حالا دیگه نزدیک به سه سال جمع شده ، گاهی از خوندن حرف های قشنگی که بهم میزدی اشک تو چشمام جمع میشه با خودم میگم کاش تو هم این پیام ها رو میخوندی تا خیلی چیزا رو دوباره به یاد بیاریم .... اما همین که با همیم و مشکلات نمیتونه ما رو از هم جدا کنه قدری آروم و خوشحالم می کنه ، ممنونم از بودنت عزیزم ....
4. من ماندم و ۱۶ جلد لغت نامه ؛ که هیچ کدام از واژه هایش مترادف این " دلتنگی " های عجیب نمی شود ! کاش دهخدا می دانست دلتنگی معنا ندارد ! " درد " دارد ....
5. گاهی اوقات دل آدم بدجوری گرم می شود به چند تا جمله ی ساده ؛ مراقب خودت باش .... لباس گرم بپوش سرما نخوری ، رسیدی زنگ بزن .... و جملاتی دیگر .... این ها باعث می شوند حس کنی که هنوز مهم هستی ....
6. نمی دانم چشمانت با من چه می کند ، فقط وقتی نگاهم می کنی ، چنان دلم می لرزد که حس می کنم چقدر زیباست ؛ فدا شدن برای چشم هایی که تمام دنیاست ....
7. آهنگ جدید سایت کار سینا شعبانخانی به نام " جادوی خاص " متن خیلی قشنگ ، پر معنی و دلنشینی داشت که با ریتم زیبای خودش باعث شد این آهنگ روی سایت بزارم ، امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
8. هیچ کس نمی داند پشت این چهره ی به ظاهر آرام و خشک ، در دلم چه می گذرد .... همه یاد گرفته اند و عادت کرده اند که از روی ظاهر قضاوت کنند و رای صادر کنند ....! نه نمیداند ، هیچ کس نمی داند این تظاهر به آرامش و این دل نا آرام ، چقدر خسته ام می کند ....
9. چقدر غریب ! هیچ کس انگار هوای هیچ کس را نمی کند ، روی زمین همه خودخواه شده اند ، تنها به خودشان فکر می کنند .... یخ کرده زمین از بی هوایی .... خدا را شکر عشقم که ما مثل آن ها نیستیم و نباید هم مثل آن ها باشیم که عشق ما متفاوت از همه ی این هاست .... همین عشق خاص مان است که باعث شده از ۱۲ شب تا الان که هوا کم کم دارد روشن می شود غرق نوشتن باشم و خودم هیچ نفهمم و اینگونه محو از تو و برای تو نوشتن باشم عزیزم ....
10. در سرزمین من کسی بوسه فرانسوی بلد نیست ....!! اینجا مثل آلمان پل عشق ندارد .... از رز هلندی هم خبری نیست .... اینجا عشق یعنی به خاطر ذهن های منجمد شده ، به خاطر چشم های دورو برت ، زندگی برای دیگران ، چیزی که همیشه از آن فرار کرده ام .... معشوقت را فقط از پشت گوشی بوسیده باشی ....
11. عزیزم " دوستت دارم " هایت را نگه دار برای خودم .... من جانم را برای شنیدنش کنار گذاشته ام ....
12. دنیایت را با دنیایم عوض می کنی؟ حتی اگر شده فقط برای چند ساعت .... می خواهم بدانم تو که همه دنیای منی ، من در دنیایت چگونه ام ....؟
13. آغوش من فقط اندازه تو جا دارد .... اگر خوب گوش کنی ، این ضربان ها تند و پی در پی قلبم را می شنوی که تو را فریاد می زنند .... مخاطب کلامم که هیچ ، مخاطب ضربان های قلبم هم تویی ....
14. حس بودنت قشنگ ترین حس دنیاست .... تو که با من باشی و عاشق ، هر روز را .... نه ، بلکه هر ثانیه را عاشقت هستم و دوستت دارم ....
آخرین بروزرسانی (پنجشنبه ، 24 ارديبهشت 1394 ، 05:03)
من و باران و دلتنگی تو . . .
ببار باران ....
یاریم کن و بپوشان اشک هایم را
تو بیشتر دلتنگی یا من؟
تو همراه دلتنگی هایت فریاد میزنی ....
اما من محکوم به سکوتم !!
سکوتی که بسیار تلخ است
و در دل خود بی شمار حرف ها دارد
این است فرق من و تو ....!!
خوشا به حالت باران که بی محابا ،
فریاد میزنی و میباری ....
انقدر احساس و صبرم سرد و گرم شده اند
که بیچاره دلم هم در حال انفجار است ،
طفلک به تنگ آمده ....
پی نوشت:
_____________________________________________
1. مدت هاست دلم گرفته از خیلی چیزا ، خیلی حرفا و خیلی آدما .... از غریبه ها انتظاری ندارم و حتی به ظاهر آشناها که همیشه سعی کردن زندگیم رو خراب کنند غافل از اینکه هیچ اهمیتی تو زندگی من نداشتند ، اما از کسی که حرف های قشنگی می زد ، قول داد که کمک میکنه و درست در حساس ترین زمان ممکن بهم نشون داد که روی هیچ کس نباید حساب کنم که آدما خلاف حرف هاشون عمل می کنند .... اشکالی نداره من می بخشمش اما داره باورم میشه که دیگه صداقت تو این زمونه مرده .... فقط هنوز به تو امید دارم عزیزم که تو هرگز مثل دیگران نیستی و نباشی ....
2. سیاست داشتن در مقابل صداقت دیگران عین خیانته و من این رو تجربه کردم که چطور با سیاست باهام رفتار شد در حالی که من فقط صادقانه قدم برداشتم ....
3. تو این نیمه شب بارون شدید و عجیبی شروع به باریدن کرده ، دوباره بارون بی تو و حس دلتنگی ، قلم رو روی کاغذ به حرکت در میاره که از تو و برای تو بنویسم عشق من ، شاید قدری این حس تلخ دلتنگی تسکین پیدا کنه و بدونی که چقدر لحظه لحظه ی من پر از وجود تو شده .... منتظر روزی هستم که کنار هم زیر بارون قدم بزنیم و با هم معنی عشق رو برای همه تعریف کنیم ....
4. هنوز منتظرم وسط یک شب بارانی .... که از شدت تب عرق کرده ام ، بیدارم کنی و بگویی: چیزی نیست فقط خواب می دیدی ....!!
5. این روزها آب و هوای دلم انقدر بارانیست ، که رخت های دلتنگیم را فرصتی برای خشک شدن نمی ماند .... اگر می شود بیشتر طلوع کن ! آخر تو خورشیدی برای دل من ....
6. من بلد نیستم دوستت نداشته باشم ، بلد نیستم حرف دلم را نگویم ، حتی بلد نیستم نگویم می خواهمت وقتی به من بی توجهی .... من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز " دوست داشتن تو " .... لطفا تو هم این ها را بلد نباش عزیزم ....
7. آهنگ جدید سایت به نام " هفته عشق " کار بنیامین بهادری قطعه زیبایی بود که واقعا خوشم اومد و روی سایت گذاشتم امیدوارم شما هم از شندنیش لذت ببرید.
8. کمبود خواب با یک روز استراحت حل می شود ، کمبود وقت با مدیریت زمان ، سایر کمبودها نیز علاجی دارند .... با کمبود " دست هایت " چه کنم؟؟!
9. آنقدر در تو غرق شده ام ؛ که حتی از تلاقی اتفاقی نگاهم با دیگری احساس خیانت می کنم ، زیرا که جز تو کسی را نمی توانم ببینم .... و عشق یعنی همین ....
10. ساده نگذر عزیزم ؛ به یاد داشته باش این دلنوشته ها را ، یک " دل " نوشته است ....
11. کاش قدری بیشتر ازت خبر داشتم اینطوری واقعا سخته .... کاش همه چیز مثل گذشته ها می شد روزهایی که با پیام ها ، تماس ها ، شنیدن صدات و حس کردن تو نزدیک خودم بر خلاف این روزها به سرعت سپری می شد و همه چیز جور دیگه ای می گذشت حتی با وجود این فاصله اما همین که بیشتر ازت خبر داشتم و همین که صدات رو هر روز می شنیدم تحمل این دلتنگی ها رو ساده تر می کرد ، امیدوارم دوباره اون روزهای خوب برگرده ....
12. آدم های خاص شاید گاهی گریه نکنند ، اما از چشم هایشان معلوم است که ؛ اشکی به بزرگی یک سکوت ، گوشه ی چشمشان به کمین نشسته ....
13. چیزی در کلامم نیست جز دوستت دارم هایی که واژه نیستند .... بلکه مثل دَم در پی بازدَم ، حیاتم را رقم می زنند ....
14. سال ها بعد ، بعد از دهه ها زندگی در کنار تو .... وقتی موهایم یکدست رنگ دندان هایم شد ، باز هم مثل امروز و مثل روز اول ، با عشق می نویسم : " دوســـتـت دارم .... "
بعد نوشت: هوایم را داشته باش عشقم ؛ وقتی تو هوایم را داری ، هوا هم خوب می شود .... اصلا هوا هم ، به هوای " تو " خوب می شود ، درست مثل امروز ....! ( ساعت حوالی یک بعد از ظهر ، امضاء : پسر پاییز .... )
آخرین بروزرسانی (پنجشنبه ، 24 ارديبهشت 1394 ، 05:01)
خبر از من داری . . . ؟
خبر از من داری ....؟
خبر از قلبی که روزی هزار بار
چنان به درد می آید که نفسم را در سینه حبس می کند
گویی لحظات آخرش را می گذراند ....
اما هر بار با این خیال که اگر در این دنیا نباشم
فرشته ام را به که بسپارم و کیست که مراقبش باشد
چه کسی می تواند ذره ای شبیه من عاشقش باشد
دوباره تلاش می کند که با این همه درد به تپیدن برایت ادامه دهد ....
هر چند نمی دانم اصلا جایی در زندگیت برای من باقی مانده یا نه ....؟!
اما با همه ی این نا مهربانی ها ،
قلب من هنوز اینگونه به عشقت میتپد ....
گویی ساخته شده که درد بکشد
و تا آخرین تپش عاشقت باشد
آخرین تپشی که شاید همین امروز باشد
و بالاخره زیر فشار یکی از همین دردها تسلیم شود
اما مهم این است که بدانی من سر حرفم ماندم
گفته بودم که تا آخرین نفس عاشقت میمانم ....
نمیدانم تو چرا حرف هایت را فراموش کرده ای ....!!
حرف هایی که با شنیدنش از تو
هر روز بیشتر عاشقم می کردی ....
کاش با خودت خلوت کنی و به یاد آوری
دوباره با همان حرف ها تسکینم دهی و عشقمان را گرما بخشی ....
خبر از من داری ....؟
خبر از دلتنگی های من چطور؟
و آن پروانه های شادی که در نگاهم بودند ....
خبرش رسیده که مرده اند؟
هیچ سراغ دلم را می گیری؟
کسی خبر داده که آب رفته ام از خستگی؟
مچاله ام از دلتنگی؟
آه ، که هیچ کلاغی باقی نگذاشتی که خبرهایم را برایت بیاورند ،
وجدانت راحت ....
حتما خبرهای من به تو نمی رسد ....
امیدوارم آن قدر دیر نکنی
که این بار خبرم را بیاورند برایت
اما آخرین خبرم را ....
آن روز شاید بفهمی و بفهمند
چقدر دوستت داشتم ....
پی نوشت:
_____________________________________________
1. دوباره من و شب هایی که تا صبح اینجا برایت می نویسم نمیدانم نوشتن هر کدام از این پست ها چقدر زمان می برد چون آنقدر عمیق در نوشتن غرق می شوم که زمان را از یاد میبرم فقط میدانم از حوالی همان ساعتی که تو آرام میخوابی شروع می کنم و تا سپیده صبح می نویسم تا دلنوشته ای شود برای تو عزیزم ، شاید اندکی حس کنی آنچه بر قلبم می گذرد ....
2. این روزها حالم خیلی بد شده ، دوباره اون درد قدیمی به سراغم اومده ، این بار دردناک تر از همیشه انقدر که گاهی امونم رو میبره .... ازم قول گرفته بودی که هر وقت اتفاقی برام افتاد بهت بگم و من هم قول دادم به خاطر همین چند بار تلاش کردم بهت خبر برسونم اما نمیدونم چرا حتی از اون طریق هم دیگه جوابی برام فرستاده نمیشه ، شاید دیگه برات مهم نیست که حتی بهش نمیگی یه جواب برام بفرسته ..... نمیدونم گناه من چیه ، حق من این نبود که اینطوری باهام رفتار بشه انگار دنیا هم با همه بزرگیش با من لج کرده میخواد هر چی سختیه رو سرم آوار کنه .... مگه یه آدم چقدر کشش داره خدایا تا کجا میخوای ادامه بدی این عذاب رو .....؟!!
3. هر روز با خودم میگم امروز بالاخره خبری ازت میرسه ، بالاخره این کابوس بی خبری تموم میشه ولی هر چی زمان بیشتر جلو میره امیدم برای اون روز کمرنگ تر میشه گاهی کم میارم از این همه انتظار .... کلافه میشم به خودم بد و بیراه میگم ، دیگه نمیدونم چی کار کنم به نقطه ای میرسم که به تلنگری بند میشم برای ریختن اشک ها ....
4. عشقم منو این طوری تو بی خبری نزار ، یکم حال منو درک کن ، من همونم که میخواستم دنیا نباشه اگه یه لحظه غم رو دلت بشینه ، حالا تو چطور میتونی حالم رو ببینی که چقدر داغونم و بی تفاوت باشی؟!! به خدا دیگه بریدم این شکنجه رو تو با مهربونیت از من دور کن .... من دیگه بیشتر از این طاقت ندارم ولی با همه ی اینا هنوز هر روز ساعت ها برات دعا می کنم نمیدونم احساسش می کنی یا نه ....
5. خیلی وقت پیش بهت گفتم آدما قدر هدیه ای که از طرف خدا بهشون داده میشه نمیدونند ، فکر می کنند همیشه فرصت بهتر هست و اینطوری میشه که همه چیز رو خراب می کنند با این خیال که حتما در آینده موقعیت های دیگه ای به وجود میاد .... اما مشکل اونجایی شروع میشه که هر چی زمان میگذره بیشتر پشیمون میشند میفهمند که اشتباه می کردند که این هدیه فقط یه بار اونم فقط به بعضی از آدما داده میشه .... حس می کنند دیگه نمیشه کسی رو اینطوری دوست داشت ، دیگه کسی رو پیدا نمی کنند که اینطوری عاشقشون باشه و اون زمانه که یه حسرت بی پایان رو لمس و تجربه می کنند ، اما وقتی که دیگه خیلی دیر شده اون وقته که تا آخر عمر فقط تظاهر به زندگی می کنند ولی خودشون میدونند که دیگه اون طعم خوشبختی رو نمیتونند دوباره احساس کنند ..... عزیزم نزار این اتفاق برای ما هم بیوفته ، نزار روزی برسه که پشیمون بشی اون روز دیگه خیلی دیره .... بیا همین حالا قدر خودمون و عشقمون رو بدونیم که این هدیه ای که به ما داده شده آرزوی میلیون ها نفر دیگه است ......
6. شب های اینجا آنقدر دلگیر است که سوت های قطارهای نیمه شب .... هر آدمی را وسوسه می کند که برود و دیگر بازنگردد ....
7. این روزها یکرنگ که باشی ، چشمشان را میزنی ، خسته می شوند از رنگ تکراریت .... این روزها دوره رنگین کمان هاست ....
8. شنیده بودم که می گفتند: "هر چه مغرور تر باشی ، تشنه ترند برای با تو بودن .... و هر چه خودت را بگیری ، بیشتر به دنبالت می آیند .... امان از روزی که غروری نداشته باشی و بی ریا به آن ها محبت کنی .... آن وقت تو را هیچ نمی بینند ، ساده از کنارت عبور می کنند ....!!" نمیدانم برای تو هم اینطور است؟! شاید من اشتباه کردم که یکرنگ بودم و صادقانه همه احساسم را ابراز کردم ، آرزو می کنم حداقل تو اینطور نباشی ....
9. وقتی چاره ای نمیماند .... وقتی فقط میتوانی در انتظار خبری باشی و هر روز در رنج و عذاب .... گاهی حتی اگر دل کوه هم داشته باشی کم می آوری .... گریه ات می گیرد ....
10. این بار آهنگ جدیدی روی سایت نذاشتم چون آهنگ قبلی واقعا حرف دلم بود و خیلی به دلم نشست ، هنوز هر روز همون آهنگ رو بارها و بارها گوش میدم به همین خاطر خواستم این آهنگ مدت بیشتری روی سایت باقی بمونه تا بیشتر حال این روزهام رو احساس کنید ، امیدوارم شما هم از شنیدن آهنگ خوشتون اومده باشه ....
11. بس کن "ساعت" .... دیگر خسته شده ام .... آره من کم آورده ام .... خودم میدانم که روزهاست در انتظارم .... انقدر با بودنت ، نبودنش را به رخم نکش ....!!
12. خدایا ! من گناهی نکرده بودم .... که اینک قلبی شکسته در سینه دارم .... گناه من چه بود که این بلا ها به سرم آمده؟ به هر که خوبی کردم و صادقانه با آن ها رفتار کردم ، خنجری بر قلبم نشاند و رفت....! و حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد .... حالا من مانده ام و قلبی پاره پاره که به دست کسی سپردمش که بیشتر از هر آنچه در این دنیاست دوستش دارم .... خدایا ! یا جانم را بگیر و این قلب خسته را برای همیشه زیر خاک دفن کن .... یا ، یاری مان کن .....
13. "دنیا" .... سوت پایان زندگیم را بزن .... صداقت من ، حریف دروغ این زمانه نمی شود !!
14. به سان همیشه می گویم " دوستت دارم " فراتر از آنچه کلمات توان انتقالش را دارند و بیشتر از هر اندازه که کسی در این دنیا توان ابرازش را داشته باشد ، دوستم داشته باش همان قدر که من تو را .... که با بودنت تمام این غم ها رفتنی خواهد شد و من همچنان در انتظار نشانه ای هستم که به قلبم اطمینان ببخشی تا دوباره روزهای خوب مان را با هم بسازیم ، کاش حالم را درک کنی و بیشتر از این منتظرم نگذاری عشق ابدی من ، که دیگر به انتها رسیده ام ....
آخرین بروزرسانی (جمعه ، 4 ارديبهشت 1394 ، 10:08)
حس تلخ تنهایی . . .
با اینکه خیلی دوستت دارم ....
اما
دلم از تو گرفته ....
ببین چشمانم را که قطره های اشک بر روی آن نشسته
نه آرامم می کنی ، نه با قلب خسته ام مدارا می کنی
نه میگویی دوستم داری ، نه درکم می کنی
اینگونه می شود که در لحظه های دلتنگی ام ؛
با غم ها سر می کنم نه با صدای مهربان تو
این حسرت است که در دلم نشسته از سوی تو !
حسرت قدری درک کردنم ، قدری مهربانیت
هر چه میخواهم خودم را به بیخیالی بزنم نمی شود ؛
نمی توان از تو گذشت ....
نمی توان به هوای نبودنت در ساحل بی قراری ها نشست
تنها می شود بی تو ، بی نفس دفتر زندگی را برای همیشه بست ....!!
با اینکه خیلی دلم از حرف هایت گرفته ، بغض گلویم را گرفته ؛
اما نمیدانی ....
تو نمیدانی که چه عشقی در دلم نهفته
آن روز که آمدی و مرا در آغوش گرفتی
با تمام وجود مرا در میان گرفتی
مگر عهد نبستیم که تا انتها با هم بمانیم
پس با من بمان عشقم
با اینکه دلم از تو گرفته ، بدان که خیلی دوستت دارم
من که جز تو کسی را در این دنیا ندارم ، ای بی وفای من
مرا هم نگاه کن ، درک کن
تو فقط با من باش ،
بعد از آن هر چه دلت خواست با قلبم بازی کن !!
که این قلب را مدت هاست به دست خودت داده ام ،
فقط قدری هم مراعاتش را بکن ، گاهی بد جوری درد می گیرد
آنقدر دردناک که نفس هایم را به شماره می اندازد !!
ولی هنوز به عشق تو میتپد ، که تو مالکش هستی ....
پی نوشت:
_____________________________________________
1. عشق من ، چطور دلت میاد انقدر دلم رو بشکنی .... چطور میتونی گاهی اوقات انقدر بی رحمانه از کلمات استفاده کنی .... یک بار نشستی به حرف هایی که بعضی وقتا میزنی فکر کنی ، با خودت مرور کنی ، خودت رو جای من بزاری و حس کنی چقدر تلخ و درد آوره شنیدن بعضی کلمات از کسی که قلبت به عشقش میتپه .... عشقم تویی که همیشه سعی می کردی غم رو از قلبم دور کنی حالا چطور باعث اشک های من میشی ، نمیدونی وقتی هر بار این حرف هات تو ذهنم تکرار میشه چطور ناخود آگاه قطره قطره اشک از چشمام سرازیر میشه ....
2. کاش میدونستی چقدر دوستت دارم ، کاش اینطور نمی شد که انقدر صادقانه تمام احساسم رو برات گذاشتم نخواستم چیزی از احساسم برات کم بزارم اما حالا همه این ها برات عادی شده ، دیگه قدرش رو نمیدونی .... همیشه خواستم اون قدر برات خوب باشم که کمبود هیچ چیزی رو حس نکنی ، خودت رو خوشبخت ترین آدم دنیا ببینی ، خواستم عاشق ترین قلب دنیا رو بهت هدیه بدم .... عشقم روزی که قلبم رو دست تو دادم ، گفتی با همه وجودت مراقبشی که تا ابد هیچ وقت غمگین نشه ، و من همه احساسم رو تو اون قلبی گذاشتم که به تو سپردمش .... تو مراقبش باش که این قلب خسته و شکسته جز تو کسی رو نداره ....
3. کاش بدونی تو این زمونه که همه گرگ شدن .... تو این روزگار که همه دنبال منفعت خودشون و سو استفاده از دیگران هستن ، دیگه هیچ کس پیدا نمیشه واقعا عاشق یه نفر بشه که از زندگیش هم به خاطرش بگذره ، دیگه کسی پیدا نمیشه که قدر من دوستت داشته باشه .... منی که ماه ها برنامه ریزی می کردم ، شبانه روز تلاش می کردم بی خوابی می کشیدم که هر بار با یه سورپرایز فقط برای یه لحظه هم شده خوشحالی رو تو چشمات ببینم کی میتونه اینطوری عاشقت باشه عزیزم ....
4. عشقم تو بهم امید بده ، اشک رو از چشمام پاک کن ، چشم هایی که دیگه از ریختن اشک کم سو شدن .... بیا تا آخر پای هم بمونیم با کمک هم این روزا رو پشت سر بزاریم با عشقی که نسبت به هم داریم تلخی این روزا رو کم کنیم ، آتیش عشقمون رو مثل گذشته ها داغ و پر حرارت حفظ کنیم ، عزیزم دستای سردم رو بگیر و با دوست داشتن خودت گرمشون کن که من جز تو کسی رو ندارم ....
5. معمولا آدما از اینکه بعد از مرگ فراموش بشن وحشت دارن .... ولی چه سخته زنده باشی و حس کنی فراموش شدی از طرف کسی که همه زندگیته ....
6. می شود باران ببارد؟! همین امشب ...! قول می دهم فقط قطره های پاکش را در آغوش بگیرم ! قول می دهم بی هیچ اشکی فقط بویش را حس کنم ! اصلا اگر ببارد فقط از پشت پنجره نگاهش کنم ...! قول می دهم برایش شعر نگویم ...! فقط می شود ...؟ امشب ...؟ خدایا ! دلم به اندازه تمام روزهای بارانی گرفته .....
7. شاید خیلی وقتا تو زندگی کاری رو می کنی و بعدش متوجه میشی ؛ واسه اون کسی که این کارو کردی اصلا ارزش کاری که کردی و سختی هایی که کشیدی متوجه نمیشه !! تازه اون وقت کلی منت رو سرت میمونه که ، کی بهت گفته بود این کارو بکنی !! اینجاست که آدم دلش میشکنه ، پشیمون میشه از خوب بودن .... تو دلش میگه کاش اونم یه بار به خاطر من دست به کاری می زد که به قلبم اطمینان ببخشه ....
8. آهنگ جدید سایت کار فوق العاده زیبای مرتضی پاشایی به نام " بارون " الان که این پست رو مینویسم ساعت از ۳ نیمه شب گذشته و دارم مدام این آهنگ رو گوش میدم آهنگی که قلبمو میلرزونه و معنیش واقعا حرف دلم رو میزنه .... حتما آهنگ رو گوش کنید امیدوارم شما هم خوشتون بیاد.
9. بعضی آهنگ ها هستند که وقتی گوش میدی میگی : " من کی زندگیم رو واسه این تعریف کردم که از روش آهنگ ساخته ؟! " درست مثل همین آهنگ " بارون " که هر کلمه اش واقعا پر معنی و زیباست مثل این دو بیت ؛
" نمیشه بری من حرف دارم ، آروم باش ..... مسئولی پیش اون که بودی دنیاش
اون که نمیخواد زیر بارون باشی ...... بارون گرفته تو هوای چشماش "
10. کاش پیشم بودی ، کاش فقط پیشم بودی .... وقتی بغض می کردم .... مثل گذشته ها بغلم می کردی و می گفتی ؛ ببینم چشمـــاتو .... مـــنـو نگاه کن .... اگه گریه کنی قهر می کنم ، میرمــــــا .....
11. تو مرا نادیده بگیر و من بدنم روز به روز کبود تر می شود !! ..... از بس خودم را میزنم به " نفهمی " .....
12. خوب به خاطر دارم ، برای داشتنت دلی را به دریا زدم ، که از آب واهمه داشت .....
13. کاش میدانستم چطور به صبح برسانم .... تمام شب هایی را که با دوریت " یلدا " شدند ....
14. استخوان هایم را به دانشمندان بسپارید !! شاید بفهمند نه یخبندانی بود ، نه بیماری مهلکی ..... من از دوری تو منقرض شدم ....
15. خدایا ! میخواهم اعتراف کنم !! دیگر نمی توانم ، خسته ام از دنیایت .... من امانت دار خوبی نیستم .... " مرا " از من بگیر ، مال خودت .... من نمی توانم بیشتر از این " زنده " بمانم .....
16. شاید آرام تر می شدم .... فقط و فقط ، اگر می فهمیدی .... حرف هایم به همین راحتی که میخوانی ، نوشته نشده اند .....
17. پنهان نمي کنم که پيش از اين سطرها " دوستت دارم " را مي خواسته ام بنويسم ....
امضاء : پسر پاییز
آخرین بروزرسانی (يكشنبه ، 30 فروردين 1394 ، 14:48)
عشقِ همیشه پاک
بدون تو دستم سرد است
بدون تو قلبم تهي و لبريز درد است
بدان كه تا ابد نام تو بر قلبم حك شده
بدان كه عشقمان هميشه پاك خواهد ماند
به وفايم ايمان داشته باش
کمی و فقط کمی مرا درک کن
تا به تو نشان دهم معني واقعي واژه عشق را ....
پي نوشت:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. روزهای تلخ ، طاقت فرسا و عجیبی رو دارم پشت سر میزارم .... روزهایی که هر کدوم به درازای یک سال طول میکشه و پر از تشویش و بی خبری ، درد و سر درگمی است و بدتر از همه اینکه نمیتونی تو لحظه هایی که تمام وجودت نیازمند ذره ای توجه از کسی که همه زندگیت رو پر از خودش کرده خبری داشته باشی و چه بی اندازه این بی خبری تلخه ، کاش حرفامو حس می کردی و قدری تسکینم میدادی که من چیزی بیشتر از ذره ای توجه از تو نمیخواستم عزیزم ....
2. نمیدونم تا چه حد حالم رو درک می کنی و میفهمی .... گاهی به این فکر می کنم که چطور به دیگران اجازه دادیم روزای فوق العادمون رو ازمون بگیرن و با همه چیز کنار اومدی !! مگه این خواسته زیادی بود که فقط ازت بی خبر نباشم که اینطوری مستاصل نشم مگه جز این بود که هر چی خواستی ، هر چی گفتی قبول کردم .... یک بار هم که شده ازت خواهش می کنم به خاطر خودمون ، به خاطر عشقمون که با ارزش تر از هر چیزی تو دنیاست نزار بقیه ارتباطمون رو کمرنگ کنند نزار بیشتر از این پیشروی کنند که ما هر قدم به عقب برداریم دیگران یه قدم دیگه حلقه رو تنگ تر می کنند ....
3. نمیدونم چرا حس می کنم عشقمون برات عادی شده .... حس می کنم دیگه قدر این احساس آسمونی که بهمون هدیه داده شده رو نمیدونی که انقدر راحت از خیلی چیزا حرف میزنی اگه میدونستی چیزی که به ما داده شده رویای خیلی از آدمای دیگست که چیزی با ارزش تر از این تو دنیا پیدا نمیشه هیچ وقت انقدر با حرفای دیگران کنار نمیومدی .... عزیزم بیا قدر هم دیگه رو بدونیم همون طور که من قدر تو رو بیشتر از هر کسی تو این دنیا میدونم ، نزاریم کسی عشقمون رو خراب کنه که بعدا سال ها پشیمونی هم فایده ای نداره ، به ادما یه فرصت بیشتر داده نمیشه ....!!
4. شاید اشکال از منه که هیچ وقت به خودم فکر نکردم همیشه صادقانه رفتار کردم و احساسم رو پنهان نکردم حاضر نشدم به خاطر راحتی خودم چیزی رو تحمیل کنم ، من نخواستم مثل همه خودخواه باشم چون همیشه اولویتم چیزی بوده که تو خواستی ، عشقم یه ذره فقط یکم با من مهربون تر باش تا ببینی چطور دنیا رو به پات می ریزم باور کن هیچ کس نمیتونه ذره ای مثل من عاشقت باشه ....
5. مدت هاست از خدا میخوام این دفعه که زنگ میزنی بهم خبر خوبی بدی ، امید رو دوباره به قلبم برگردونی ، این روند که خیلی وقته هر بار بهم خبرهای بدتری میرسه و بیشتر قلبم میشکنه قطع بشه دوباره روزای خوبمون مثل گذشته که هر بار باهات حرف میزدم پر از انرژی می شدم شروع بشه .... امیدوارم بالاخره تو یکی از همین تماس ها شاید همین امروز این دعای همیشگیم برآورده بشه و دوباره آرامش رو بهم هدیه کنی ، آرامشی که فقط تو میتونی با دوست داشتنت برام بسازی عزیزم ....
6. "سرگیجه" دردناک بود اما قابل تحمل ؛ تنها می خواستم با تمام وجود احساس کنم تکیه گاهمی ....
7. گاهی " تو " ..... گاهی " یاد تو " ..... گاهی هم " غم تو " ......... آخر این " تو " کار مرا می سازد ....
8. عاشقانه دوستت مي دارم نه مانند مردماني كه دوست داشتن را به عادتي كه ارث بردهاند و با طعم غريزه نشخوار مي كنند، من درست مثل خودم هنوز و هميشه دوستت دارم ....
9. خیلی دلتنگتم اما ؛ نمیدانم " خیلی " را چگونه بنویسم که " خـــــیـــلـــی " دیده شود ....
10. گاهی از خیال من گذر می کنی ، بعد اشک می شوی ، رد پاهایت خط می شود روی گونه ام ....
11. من مساله ای ساده هستم ؛ حل می شوم روزی ، در آغوشت ....
12. می دانی چند بار از فکر من گذشته ای ؟! فقط یک بار ..... چون دیگر هر گز از خیالم نرفته ای !
13. عشق من, تو همه ي نهايت مني و من بي نهايت دوستت دارم ....
14. (نوشتم "دوستت دارم" پرانتز را نبستم ، مي خواهم اين حقيقت تا ابد جريان بيابد ......
آخرین بروزرسانی (دوشنبه ، 17 فروردين 1394 ، 18:39)