عشق من ، برای تو از دل می نویسم

دلی که سخت غمگین است

دلی که اگر یک روز صدایت را نشنود

دق می کند ، میمیرد ، دیگر نمیتپد

تو به زندگیم آمدی و تمام هستی ام شدی

و من به تعداد تک تک ثانیه هایی که گذشته

عاشقت شدم

و دلم را به دست تو سپردم

تو که همیشه به مهربانی ات دلخوش بودم

قدری مراعات این دل خسته و دردناک را بکن

میترسم از روزی که نباشم

در این دنیا دیگر نباشم

تا مراقب فرشته ی زندگیم باشم و هر روز به تو عشق بورزم

اما همیشه در یادت بماند که یک نفر بود

یک نفر در این دنیا

که بیشتر از هر نفس و بیشتر از جانش دوستت داشت

تو که خوب میدانی بی وجودت لحظه ای دوام نمی آورم

هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم

که چه می کنی؟

در اعماق تنهایی و در میان اشک هایم زمزمه می کنم

تنهاییت برای من .....

غصه هایت برای من .....

همه ی بغض ها و اشک هایت برای من .....

تو فقط برایم حرف بزن

رهایم کن از این مرگ تدریجی

نجاتم بده از این ذره ذره مردن

که هر ثانیه در کمین این قلب خسته نشسته

بگذار از صدایت آرامش بگیرم

هر چه می خواهد بشود

فقط تو مثل همیشه در کنارم بمان

که نفس هایم به نفس های تو وابسته است

بگذار دلم در آرامش صدایت ، حرف هایت و وجودت آرام بگیرد

دلم سخت برایت تنگ شده .....

برای تو که تا آخرین نفس عاشقت میمانم .....

پی نوشت:

_____________________________________________

1. عزیزم فقط ازت یه خواهش دارم ، هر چیزی که بهت گفتن فراموش کن ، از هیچی نترس ، محکم باش و نزار این حرف ها تاثیری روی ما و عشقمون بزاره ، خواهش می کنم نزار اتفاقات گذشته دوباره تکرار بشه که من این بار دیگه طاقت تحمل این بار سنگین سکوتت رو ندارم پس تو کنارم بمون تا تنها نمونم تو که خوب میدونی جز تو کسی رو ندارم .....

2. هر اتفاقی که میخواد افتاده باشه ، هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه ذره ای روی احساس و عشق ما تاثیر بزاره اینو باور کن که کسی نمیتونه مانع عشق ما باشه ..... با سکوتت ، با حرف نزدنت ، نزار دیگران به چیزی که میخوان برسند .....

3. دوباره هر روز و هر شبم شده یه کابوس تموم نشدنی با اشک های گاه و بی گاه ، و یه بغض لعنتی که راه گلوم رو بسته ..... آرامش من تویی عشقم همیشه کنارم باش تا به جای این روزای کابوس وار ، هر لحظه ی عشقمون رو مثل گذشته شیرین و رویایی ادامه بدیم ، همون چیزی که لایقش هستیم تا دوباره غرق دوست داشتنت آروم بگیرم .....

4. وقتی همه اصرار می کنند که منم باهاشون برم مهمونی ، اما حوصله ی هیچ کس رو ندارم ، تنها میمونم به امید فقط یه پیام از تو که شاید بیای و حالمو بهتر کنی ، وقتی دوباره بی اشتهایی سراغم اومده ..... از اون وقتی که غصه ات لاغرم کرد ، لباسای گشاد رو دوست دارم .....

5. گاهی وقت ها مجبوری احمق باشی ؛ روی کاغذ می نویسم دست های تو ..... و روی آن ها دست میکشم .....

6. رد پاهایم را پاک می کنم ، به کسی نگویید من روزی در این دنیا و در میان این آدمیان بی رحم بوده ام ..... خدایا می شود استعفا دهم از زنده بودن؟ آخر من دیگر کم آورده ام .....

7. چه حس تلخیست ؛ تو بی خبر از من مشغولی ، و تمام من هر ثانیه درگیر توست .....

8. شکسته شدن دل ، به شکسته شدن استخوان دنده می ماند ..... شاید از بیرون همه چیز رو به راه باشد ، اما هر نفس درد است که می کشی .....

9. هوایم را داشته باش ، همین حالا ، در لحظه باید قدر یکدیگر را ، قدر این عشق را بدانیم ، شاید شبی که سکوت کردی و حرف هایت را ، احساست را برای فرداها گذاشتی خیلی دیر شود ..... شاید صبح که برخواستی ، صبح همان شبی که سکوت کردی ، دیگر نفس نکشم تا از احساسم که تا آخرین نفس چشم انتظارت مانده بود بتوانم بگویم ، شاید آخر این درد کهنه کارم را ساخت ..... شاید نفسی و فرصتی برای عشق ورزیدن باقی نماند ، پس تا هستم و نفس میکشم حتی در دل این شب سیاه حالا که سوی چشمانم از خیره ماندن به نامت در انتظار آنلاین شدن روی صفحه موبایل تیره و تار شده و دلتنگی و بغض و اشک های ممتد نفس کشیدن را برایم سخت کرده ، همین حالا میگویم تا خوب در خاطرت بماند حتی اگر روزی در همین نزدیکی ها در دل خاک خفته بودم عاشق ترین عاشق دنیا برای تو بودم ..... دوستت دارم تا نفس می کشم ، دوستم داشته باش تا هستم ، تو که مالک این قلب کوچک منی فرشته ی زندگیم .....